بعد از ضایعه درگذشت خانم دکتر مریم میرزاخانی، اطلاعات زیادی از رزومه علمی و موفقیت‌های چشمگیر ایشان منتشر شد اما به جنبه های شخصیتی این دانشمند، کمتر پرداخته شد. یکی از برنامه‌هایی که بعد از فوت ایشان به این موضوع پرداخت، برنامه «جهان‌آرا» بود. در این برنامه آقایان دکتر شهشهانی، دکتر نقشینه ارجمند و دکتر افتخاری حضور داشتند و با خانم دکتر یاسمن فرزان و آقای دکتر تابش گفتگوی تلفنی انجام شد: https://www.aparat.com/v/ueonP
صحبت‌های خانم دکتر فرزان در این برنامه از جنبه‌هایی برایمان جالب آمد و تصمیم گرفتیم در این‌جا آن را بیاوریم. خانم دکتر یاسمن فرزان استاد و پژوهشگر در پژوهشگاه دانش‌های بنیادی (IPM) و از برجسته‌ترین فیزیکدانان کشور هستند. خانم یاسمن فرزان اولین دختری بودند که در المپیاد فیزیک مدال طلا کسب کردند و به المپیاد جهانی راه پیدا کردند. بعدها با کارهای عمیق خود توانستند جوایز معتبری را در این رشته دریافت کنند.  ایشان علاوه بر فعالیت خود در حوزه علمی، به مسائل اجتماعی توجه زیادی دارند و در صفحات اجتماعی و وبلاگ شان درمورد دغدغه‌های خود مطلب می‌نویسند. خانم فرزان بعد از فوت خانم میرزاخانی مطلبی را در وبلاگ خود منتشر کردند که خواندنی است: http://yasaman-farzan.blogfa.com/post/315
    صحبت های خانم فرزان
«سلام عرض میکنم خدمت شما و استادان گرامی و بینندگان گرامی تسلیت می‌گم این ضایعه بزرگ را به خانوادش، دوستانش، استادانش و همه دوستدارانش که تعدادشون زیاد هست. برای شخص خود من که ضایعه بزرگی است.
آشنایی من با مریم عزیز برمی‌گردد به سال 72 وقتی که من برای دوره آمادگی المپیاد فیزیک به تهران آمدم و مریم هم در المپیاد ریاضی و کامپیوتر قبول شده بود. من اگر بخواهم درمورد خاطرات آن دوره که با مریم بودیم و مهربانی‌هایش بگویم، شاید نتوانم بغض خودم را کنترل کنم. برای همین اجازه میگیرم به جای بیان خاطرات به بعضی از جنبه‌های شخصیتی مریم بپردازم که به عقیده من باعث شد مریم این موفقیت‌های چشمگیر را کسب بکند.
یکی از ویژگی های بارز مریم این بود که خیلی «شخصیت متعادلی» داشت. یکی از آفت‌های هوش سرشار بعضی وقت‌ها این می‌شود که طرف رفتاری می‌کند که هم به خودش و هم به دیگران نشان دهد که با بقیه متفاوت است. مریم خودش بود و اصلا سعی نمی‌کرد که چنین رفتاری از خودش نشان بدهد. و تلاشی که خیلی از افراد باهوش برای نشان دادن متفاوت بودن انجام می‌دهند مریم برای پژوهشش صرف کرد.
مریم شانس این را داشت که چه در دوران دبیرستان و چه در دوران دانشگاه، چه در ایران و چه در خارج، استادان دلسوز و عالمی را داشته باشد. البته این شانس برای خیلی‌ها ممکن است به وجود بیاید. ولی ویژگی بارز مریم این بود که «قدر این موقعیت‌ها را خیلی خوب می‌دانست».
معمولا پیش می‌آید که دانشجویان خیلی باهوش وقتی جنبه‌ای از رویه‌ی پژوهشی که استادانشان بهشان می‌گویند نمی‌پسندند، به این سودا می‌رسند که خودشان بیایند یک مکتب جدید پژوهشی یا آموزشی را پایه‌ریزی کنند. مریم این کار را نکرد. در همان چارچوبی که استادانش می‌گفتند حرکت کرد. طبعا این مکتب‌های پژوهشی و آموزشی حاصل قرن‌ها تلاش جمعی نوابغ طی چهارصد سال گذشته است. اگر شما یک دانشجوی نخبه را در نظر بگیرید که حتی نابغه باشد واقعا در آن مدت کوتاه دانشجویی این فرصت را ندارد که هم یک مکتب آموزشی و پژوهشی جدید را ابداع کند و هم یک کار درخور توجه انجام بدهد. مریم «در همان چارچوب‌هایی که استادانش به او می‌گفتند حرکت می‌کرد.»
ویژگی دیگر مریم همان «همت بالا» بود که قبل از من هم به آن اشاره کردند. ولی من باز تاکید می‌کنم که «استمرار در سختکوشی» داشت. در همان دوره‌های مریم، کسان دیگری بودند که هم به اندازه مریم باهوش بودند و هم حتی باهوش‌تر. و به اندازه مریم امکانات و شرایط خوب داشتند حتی شاید بهتر و در مقاطعی هم از مریم سخت‌تر کار می‌کردند ولی به اندازه مریم موفق نبودند. ویژگی مریم این بود که «در سخت‌کوشی استمرار داشت» و باز بگویم که در همین مورد سختکوشی هم «بسیار متعادل» بود. به هیچ وجه نمی‌توان مریم را workaholic نامید. این‌ها ویژگی‌هایی بود که من به نظرم رسید که بگم.»
پی نوشت 1: پیشنهاد می‌کنیم کل برنامه را مشاهده کنید.
پی نوشت 2:  هرچند مهمترین جنبه علم‌آموزی، ارضای حس کنجکاوی است اما فعالیت در هر حوزه‌ای آداب خاص خودش را دارد. مرور جنبه شخصیتی دانشمندان بزرگ به ما کمک می‌کند تا با آزمون و خطای کمتری بتوانیم مسیر علم‌آموزی را طی کنیم.